فردا روزی دیگر است . . .

گاه در آن حالی که دوست داریم نیستیم،

گاه آنچه می خواهیم، بدست نمی آوریم

گاه پیشامدها را در نمی یابیم.

گاه زندگی ما را به سویی می فرستد که در اختیار ما نیست!

در همین لحظات است که ما،

به کسی نیازمندیم که به آرامی همدردمان باشد،

حامی ما باشد

می خواهم بدانی . . .

با تمام وجود با تو هستم،

و به یاد آر که گرچه امروز زندگی سخت می نماید،

اما فردا روزی دیگر است!

به زودی همه چیز رنگ و بوی دیگری خواهد یافت.

و می بینی که تمام اینها تنها حصارهای کوتاهی بودند، در راه پیروزی!

تا فرارسیدن آن زمان، به یاد داشته باش،

که آغوش گشوده و خندان با تو هستم،

و تو . . .

دل به عشق بسپار، چرا که عشق ژرف ترین شادی ماست!

و دستان من همیشه نوازش دستانت را می طلبد،

و نگاهم، نگاه پر از حرارتت را . . .

در تو نیرویی ست که نوید واقعیت یافتن رویاهایمان را می دهد،

و ادامه دهی آنچه را که به آن ایمان داری.

 

 

وقتی . . .

وقتی یادت همه جا خاطره سازی می کنه

چشم من به یاد تو ستاره بازی می کنه

 آسمون اگرشبی ستاره ای کم بیاره

برگی از دفتر خاطرات من برمی داره

 یاد تو ، یاد تو شب چراغ من

                                    رونق ستاره های باغ من

دیروز من، امروز من، هرلحظه و هنوز من

پرسه زدن در باغ یاد، دلخوشی هر روز من

 هر خاطره ستاره ایست، ستاره ای رنگ سحر

چراغ باغ من تویی، ای از همه ستاره تر

 یاد تو ، یاد تو شب چراغ من

                                    رونق ستاره های باغ من