دوباره خوانی یک زندگی-قسمت پنجم

من و تو یه عمری با هم بودیم .. 

کی جدا میدیده از هم ما رو 

کی میونمون فاصله انداخت 

کیه که حل کنه این معما رو؛ 

 

از اون لحظه که دل به تو بستم 

از این که نباشی می ترسیدم 

به خودم می گفتم کاشکی می مردم .. 

اما اون روزا رو نمی دیدم ........ 

 

چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم‌ ِکی داره میشه 

چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره میشه(شده!) 

بیا تماشا کن بی تو چیزی از دلم نمی مونه(نمونده!) 

واسه تو که قلبت از سنگه دل کندن ازم چه آسونه  

 

.......

دوباره خوانی یک زندگی-قسمت چهارم

کجایی که ببینی من هنوزم

دارم تو حسرت چشات میسوزم

روزوشب دنبال یه راه چاره ام

که بازم پامو تو قلبت بذارم

همش کلافه مو تو فکر اینم

که هر جوری شده تو رو ببینم

ببینم که بهت بگم ببخشید

دلم حرف تورو هیچ وقت نفهمید

یه وقتایی میام کنار خونه

همون وقتایی که دارم بهونه

یه چند وقته بهونه تو میگیرم

حالم خرابه و دارم میمیرم

غریبه ها نتونستن بفهمن

یه ذره از دل و از حرفای من

پشیمونی مثله غصه میمونه

تموم خنده هاتو میسوزونه

           ***

پشیمونم پشیمونم پشیمون

پشیمونم برات مغرور بودم

تو بودی و ولی با تو نبودم

تو بودی و من از تو دور بودم...

           ***

کسی جاتو نمیتونه بگیره

برای گفتن این حرفا دیره

میدونم که دیگه دوسم نداری

ولی تو توی قلبم موندگاری

میدونم دیره و دیگه تمومه

ولی چیکار کنم که آرزومه

دوباره تو بشی چراغ خونه ام

منم پیشت باشم دردت به جونم

میدونم دیره و دیگه تمومه

ولی چیکار کنم که آرزومه

           ***

پشیمونم پشیمونم پشیمون

پشیمونم برات مغرور بودم

تو بودی و ولی با تو نبودم

تو بودی و من از تو دور بودم...