زمزمه

ای نگاهت خنده ی  مهتاب ها

بر پرند رنگ رنگ خواب ها

ای  صفای جاودان هر چه هست

باغ ها٬ گل ها٬ سحر ها٬ آب ها

ای نگاهت جاودان افروخته

شمع ها٬ خورشید ها٬ مهتاب ها

ای طلوع بی زوال آرزو

در صفای روشن محراب ها

ناز نوشین تو و دیدار توست

خنده مهتاب٬ در مرداب ها

در خرام نازنینت جلوه کرد

رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها

در شب من خنده ی خورشید باش

 ‌آفتاب ظلمت تردید باش

  ای همای پرفشان در اوج ها

  سایه ی عشق منی جاوید  باش

 ای صبوحی بخش می خواران عشق

 در شبان غم صباح  عید باش

  آسمان آرزوهای مرا

روشنای خنده ی ناهید باش

  با خیالت خلوتی آراستم

. خود بیا و ساغر امید باش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد