فروغ مهر تابد بر جهان همواره بر ما هم
خدای مهر خواهد ذره ها را آشنا با هم

سمنزاری است ملک عشق از نور و نوا سرشار
بشر را گوش جان می باید و ذوق تماشا هم

بیا تا بشنوی آوای او را از نسیم از برگ
بیا تا بنگری آن نور را در سنگ خارا هم

خوشا آن دیده کز این نور سازد چشم دل روشن
خوشا آن جان که با آوای او گردد هم آوا هم

سمنزار بهشت آذین او در توست باور کن!
که این نیروی شیرینکار، پنهان است، پیدا هم!

سری چون ما فرود آور به پای عشق تا هر دم،
به پایت سر فرود آرد به لطف عشق دنیا هم.
نظرات 6 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:00 ق.ظ http://b4u.blogsky.com

سلام شعر قشنگی بود خصوصا بیت آخری

پاپیون پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:41 ق.ظ http://papiyoon.persianblog.com

سلام وبلاگ خیلی جالبی داری و قشنگ مینویسی اگر به من هم سری بزنی خوشحال میشم موفق باشی

مهدی پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.otanazi2001.blogsky.com

سلام .
زیبا نوشتی .
پاینده باشی

داش علی جمعه 1 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:38 ب.ظ http://dardodel.persianblog.com

یکی نیست این درو گوهر ها رو جم کنه ..... اووووووووووووووووووووو..... کی میره این همه راه و ( چشمک )....

پیامبر بی کتاب یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:40 ق.ظ http://payambarebiketab.persianblog.com

سلام...پیشه منم می آی؟!

حمیده سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:07 ب.ظ

سلام صدفی٫ سلام آقا شهاب. وای وای وای .هی با با هی بابا . صدف خانوم پس سمنزار بهشت آذین در کیه؟؟؟؟؟؟؟؟هی بابا .(راستی سمنزار یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
همیشه خوش باشین و پاینده بدون غم و بدون هیچ تکه ابری تو آسمون عشقتون.
قربونتون و بای بای.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد