تا توانی چشم جان را باز کن در هوای جان و دل پرواز کن
دل برد ما را به سوی ذات پاک گر شود پاک از غبار و گرد و خاک
عشق گامی در تعالی بر وجود آنکه بی عشق است، از عمرش چه سود!
عشق یعنی نظم در کار خدا هرکه بد باشد، بدش باید سزا
اندکی از این نداها در دلت گرکند جا، حل نماید مشکلت
عشق یعنی جلوه ی گل در بهار هدیه باشد از خدا بر موی یار
می تواند هردلی دریا شود گر در آن دل عشق حق پیدا شود!
گر بنوشد شربتی مهمان تو کم تواند بشکند پیمان تو!
اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست!
او جانشین همه ی نداشتن هاست!
اگر تمامی خلق گرگهای گرسنه و هار شوند؛
و از آسمان هول و کینه برسرم بارد، تو مهربان آسیب ناپذیر من هستی!
ای پناهگاه ابدی!!
سلام به شما.
نوشته شما راخواندم جالب بود .بخصوص قسمتی که از مرحوم شریعتی برگزیده اید.(اگرتنهاترین .....) اما خواهشی که دارم این هست که ازهرکسی که مطالب را برداشت می کنید آدرسش را بنویسید.یاحق تابعد.
ولی من هستم همیشه ....
به به :) چه عجب آپدیت شدی
اگر اولین تک سلولی از مسیر تکراری خود خارج نمی شد هیچگاه موجودی بنام انسان بوجود نمی آمد ...
www.white.persianblog.com
ساده نگذریم ...
ای بابا تو هم که بد تر از منی !۱۰۰ سال یه بار دست ات به قلم میره !