وقتی که می روی . . .

وقتی که میروی دلم چقدر می گیرد!

حس می کنم همه ی وجودم سرشار از زمستان است.

وقتت برای شنیدن صدایم تنگ است!

صدای تو سرد و خالی از آهنگ است!

نمی دانم چرا !! وقتی که میروی همه چیز را فراموش می کنی!

چقدر نگرانم از پایان التهاب ها!

چقدر غمگینم وقتی می دانم، که تو به اندازه ی . . . از من دوری

و دوریت نه از جسمم، که از روحم است . . .

وقتی که می روی . . . آه . . .   

نظرات 4 + ارسال نظر
پسر نیمه شب شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:24 ب.ظ http://midnightboy.blogsky.com

سلام .
خلاصه می کنم حرفم رو :
خیلی قشنگ بود و پر از احساس .
برات آرزوی موفقیت می کنم .
به من هم سر بزن

آیدا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبا و نوشته های زیبا تر دارید
موفق باشید.

داش علی چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:47 ب.ظ http://dardodel.persianblog.com

خیییییییییلی زیبا بود

داش علی پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:01 ق.ظ http://dardodel.persianblog.com

چرا نظرات من رو پاک می کنی ؟!؟!؟!! اگه بخوام واسه شهاب یه پیغام بذارم اینجا باید بذارم ؟!؟!؟! لطفا جواب بده صدف خانوم. مرسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد