زوال آبی کوچک عشق!!!

پا رو عشقت می ذارم

می رم و تنهات می ذارم

می گذرم از خاطرات

میرم از گذشته هات

یه سراب بود یه فریب

اما این دل نمی دید

تو غروب لحظه هاش طعم مرگ رو می چشید!

نگو دست سرنوشته

برامون هرچی نوشته

نگو که جدایی ما مثل بودن تو بهشتِ

دیگه فرصتی نمونده، از تو باز دوباره خوندن

دیگه هیچ بهونه ای نیست، برای دوباره موندن

پا رو عشقت می ذارم

میرم و تنهات می ذارم

میرم و تنهات می ذارم . . .

نظرات 3 + ارسال نظر
بازاریاب جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:43 ب.ظ http://www.adinehbook.com

کتاب های خود را با بازاریابی اینترنتی رایگان بخرید!

پیرفرزانه جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

سلام :) حالا میموندین یه چایی چیزی...

مثل همیشه قشنگ بود

داش علی شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ http://dardodel.persianblog.com

اوه اوه .... خدا رحم کنه ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد