و امروز . . . پس از گذر زمان، به من بگو ! به کجا رسیده ام؟
اگرچه قلب شیشه ای احساساتم را با سنگ نامهربانی ها شکستی؛
ولی من تو را « همانگونه که بودی » به یاد می آورم!!!
می خواهم این بار نگاهی باشم که اگر بارانی شدم و باریدم، هم، سایه بانی باشم که تو از طراوت سبز سرو بارانی باشی. This time, I want to be a face when if I was rainy, I'd be an arch to make you wet from green freshness of pine.
می خواهم این بار نگاهی باشم که اگر بارانی شدم و باریدم، هم، سایه بانی باشم که تو از طراوت سبز سرو بارانی باشی.
This time, I want to be a face when if I was rainy, I'd be an arch to make you wet from green freshness of pine.